کلمات کلیدی : غرور و تعصب , آنا کارنینا , جو رایت , لئو تولستوی , جین اوستن , رمان , فیلم ,
تصویر جلد کتاب "قهرمان هزار چهره" از "جوزف کمپبل"
چند وقت پیش، فیلم "آنا کارنینا" رو دیدم به کارگردانی "جو رایت" که از روی رمان معروف روسی، اثر "لئو تولستوی" اقتباس کرده بود. قبلاً هم فیلم دیگه ای از این کارگردان دیده بودم که از روی رمان کلاسیک معروف دیگه ای اقتباس کرده بود: "غرور و تعصب" اثر "جین اوستن". هر دو فیلم در سطح قابل قبول بودن. خیلی خوبه که آثار بزرگ به فیلم در میان، اون هم با کیفیتی که اسم و رسم اثر اصلی رو حفظ میکنن. مخصوصاً فیلم "آنا کارنینا" به خاطر شیوه ی طراحی دکورش که بشخصه واقعاً مفتونش شدم خیلی پر زرق و برق بود؛ کارگردان انگار تلفیق کرده بود بین فیلم و تئاتر و نتیجه، خیلی عالی بود.
اما جدای از این، فیلم "غرور و تعصب" همین کارگردان رو بیشتر پسندیدم. صمیمیت بیشتری داشت و بیشتر با مخاطب رابطه برقرار می کرد.
فکر کنم دلیلش رو باید در این جست که "جین اوستن" (نویسنده ی غرور و تعصب) چندان عمیق نیست و شخصیت هایش معمولاً تک بعدی و سطحی اند؛ پیچیدگی ندارن. مثلاً شخصیت مادر الیزابت، یه شخصیت احمقه. در طول داستان، فقط رفتارهای احمقانه ازش سر میزنه. حرفی نمیزنه، مگه این که بخواد حماقتش رو نشون بده. همین طور شخصیت جین (خواهر بزرگ الیزابت) خوش بینه. در طول داستان، همه ی حرفهاش و رفتارهاش، فقط در راستای نشون دادن این خوش بینیه. هیچ وقت نگران نمیشه، هیچ وقت عصبانی نمیشه، هیچ وقت دلتنگ نمیشه، انگار هیچ خصوصیت دیگه ای نداره، جز این که خوش بین باشه. به خلاف معجزه ی داستان نویسی قرن نوزدهم، تولستوی (نویسنده ی آنا کارنینا) که شخصیت هایش را کاملاً ملموس و زنده، و با تمام پیچیدگی های یه انسان واقعی ترسیم می کنه. انگار داری به درون یک کالیدوسکوپ پیچیده با هزار آینه نگاه می کنی: هزار چهره، هزار وجه، هزار جنبه. از هر زاویه که به شخصیت نگاه میکنی، چیزهای جدیدی پیدا میکنی و بعد از ده بار خوندن، هنوز احساس میکنی خیلی از جنبه هاش رو نفهمیدی.
با این اوصاف میشه حدس زد که اقتباس از جین اوستن بسیار ساده تر و بی درد سرتر از اقتباس از تولستویه. و جو رایت در این زمینه مثال خوبیه: فیلم غرور و تعصب، فیلمی عالیه؛ در حالی که فیلم آنا کارنینا، اقتباسی سر دستی و بی مایه است. شخصیت ها معرفی نمیشن و روابطشون خوب به تصویر کشیده نمیشه، در نتیجه پایان بندی فیلم بسیار ضعیف از کار در میاد و کسی که رمان رو خونده باشد، مأیوس میشه و کسی که رمان رو نخونده باشد، چیزی از وقایع و علل اون وقایع نمی فهمه.